نحوه تاثیر وبلاگ در سئو

۱۰ بازديد

تاثیر وبلاگ در سئو به صورت مستقیم و غیر مستقیم امکان پذیر است. وبلاگ نویسی به خودی خود می تواند از طرق مختلفی برای یک شرکت مفید باشد و یکی از بهترین مزایا آن، تاثیر گذاری مثبت در سئو سایت است. ما در این مقاله قصد داریم نحوه تاثیر وبلاگ بر سئو را، هم از روش های مستقیم و هم غیر مستقیم بررسی کنیم.

افزایش درآمد با سئو و بازاریابی b2b

۱۰ بازديد

سئو و بازاریابی b2b مکمل هم هستند. حال اینکه چرا می توانند کامل کننده هم باشند، در این مقاله بررسی خواهیم کرد. امروزه برای موفقیت در عرصه بازاریابی و فروش مهارت ها و روش های متعددی وجود دارد که یادگیری آن ها احتمال پیشرفت بازاریاب را افزایش می دهد.

بازاریابی b2b نوعی بازاریابی است که جامعه هدف آن را مشاغل تشکیل می دهند. به عبارت دیگر در این روش بازاریاب تلاش می کند تا محصولات خود را به صاحبان مشاغل به عنوان مصرف کننده بفروشد و این مسئله با بازاریابی b2c تفاوت هایی دارد. به همین دلیل است که یک بازاریاب b2b باید توانایی بهره گیری از ابزارهای مختلفی برای دستیابی به هدف خود را داشته باشد.

چگونگی انتخاب نام برند

۱۰ بازديد

woman-decision-800x800

نام برند، نقش اساسی را در برندسازی و مدیریت برند شما بازی می کند. در واقع شما تبلیغات می کنید تا مهمتر از معرفی محصولات و خدماتتان، برندتان را به مخاطبان بشناسانید. شما با تولید یک محتوای خوب و جذاب بدون اینکه بخواهید نامی از برندتان بیاورید، مخاطبان را وادار می کنید تا نام برند شما را بخاطر بسپارد. بنابراین انتخاب نام برند یکی از مهمترین اصول برندینگ می باشد. به همین منظور نکاتی را باید رعایت کنید تا بتوانید در امر برندینگ و همچنین بازاریابی اینترنتی موفق باشید.

آموزش تجزیه و تحلیل Swot برای بهبود سئو سایت

۱۱ بازديد

تجزیه و تحلیل swot را باید چارچوبی دانست که هر کسب و کاری به آن نیاز دارد. این قاعده و قانون می توانند به شما در مسیر پیشرفتتان به خوبی کمک کنند. در ادامه این مقاله اطلاعات بیشتری در خصوص آنالیز Swot در اختیار شما قرار می دهیم. اگر می خواهید بدانید که تحلیل swot چیست، چه زمانی و چگونه از آن استفاده کنیم تا پایان همراه ما باشید.

مانیتور جدید لنوو محتوای سه‌بعدی را بدون نیاز به عینک پخش می‌کند

۱۲ بازديد

جدیدترین مانیتور لنوو که در نمایشگاه ایفا ۲۰۲۳ رونمایی شد می‌تواند محتواهای سه‌بعدی را بدون نیاز به عینک پخش کند.

به گزارش زومیت، تلویزیون های سه‌بعدی در سال‌های نه‌چندان دور ترند اول صنعت فناوری بودند؛ اما خیلی زود به فراموشی سپرده شدند. اگر از علاقه‌مندان به تلویزیون‌های سه‌بعدی بودید و همچنان دنبال محصول جدیدی می‌گردید که بدون نیاز به عینک مخصوص محتوای سه‌بعدی پخش کند، مانیتور جدید لنوو مخصوص شما است.

بررسی بازی Blasphemous 2؛ دنباله‌ای ارزشمند؟

۱۲ بازديد

از نظر گیم‌پلی تجربه‌ای خیلی بهتر از نسخه پیشین را ارائه می‌دهد، اما نقاط ضعف مختلفی هم دارد.

نمی‌توان منکر این شد که امروزه بازی‌های مستقل اهمیت بسیاری زیادی در صنعت بازی‌های ویدیویی دارند. زمانی بود که آن‌ها با الهام از روی بازی‌های بزرگ ساخته می‌شدند و سعی داشتند تا تجربه‌ای جدید یا حتی یکسانی را ارائه دهند. این در حالی است که امروزه بازی‌های مستقل مختلفی را می‌بینیم که خود الهام‌بخش برای سایر بازی‌های ویدیویی هستند. استودیو گیم کیچن (The Game Kitchen) با ساخت بازی Blasphemous توانست تجربه‌ای سرگرم کننده، لذت‌بخش و چالش‌برانگیز را ارائه دهد. یک بازی مترویدوینیایی ساید اسکرولینگ که هدف‌اش چیزی جز سرگرمی مخاطب نبود و در آن هم حسابی موفق شد.

به‌لطف موفقیت‌های نسخه اول و محتویاتی که پس از آن در دسترس قرار گرفت، Blasphemous 2 به یکی از بازی‌های مستقل مورد انتظار برای کاربران و هواداران نسخه اول قرار گرفت. حال بلسفمس 2 عرضه شده است و باوجود مواردی جدیدی که در خود جای داده و توانسته تجربه‌ای متفاوت را ارائه دهد، در بعضی از موارد هم عقب‌گرد کوچکی داشته است.

حفره‌های داستانی و بعضی از سوالات مخاطب از شخصیت‌هایی نظیر کریسانته، تا انتهای داستان بی‌پاسخ و نامفهوم باقی می‌ماند

داستان Blasphemous 2 دقیقا پس از وقایع بسته الحاقی Wounds of Eventide نسخه اول شروع می‌شود. جایی‌که پنیتنت وان از داخل تابوت خود بیرون آمده و یک بار دیگر باید جلوی میراکل را بگیرد. میراکل قصد دارد با تولد یک بچه نمادی را خلق کند تا مردم او را پرستیده و میراکل هم بتواند قدرت‌های خود را گسترش دهد. از نظر روایت داستان، بلسفمس 2 مثل نسخه پیشین خود عمل می‌کند. با یک میان‌‌پرده ابتدایی، شالوده اصلی داستان را مشاهده می‌کنید و با تعامل با کاراکترهای اصلی داستانی و صحبت با آن‌ها هم داستان را متوجه خواهید شد. همچنین خواندن اسطوره‌شناسی مربوط‌به آیتم‌های مختلف هم بازیکن را بیش‌ازپیش با جهان Blasphemous 2 و اتفاقات داخل آن آشنا می‌‌کند.

ازاین‌نظر تیم سازنده کار خود را به‌خوبی انجام داده است و به‌خوبی اهداف و داستان پشت هر شخصیت برای بازیکن نمایان می‌شود. بااین‌حال روایت داستانی بازی حفره‌های کوچکی هم دارد که انتظار داشتم تا انتهای داستان به آن‌‌ها پاسخ داده شود، اما این اتفاق رخ نمی‌دهد. همچنین داستان بازی دارای دو پایان مختلف است و بازیکنان با جمع‌آوری موارد مختلفی، می‌توانند برای مشاهده پایان واقعی بازی تلاش کنند.

موردی که باعث تفاوت گیم‌پلی این نسخه نسبت‌به نسخه قبل شده، استفاده از سه سلاح مختلف است

از نظر گیم‌پلی، بلفسمس ۲ یک بازی مترویدوینیایی ساید اسکرولینگ است که بازیکن در ابتدا به تمامی مکان‌های هر محیط و جهان بازی دسترسی ندارد، بلکه با پیشروی و گشت‌و‌گذار، می‌توانید مهارت‌های جدیدی نظیر دوبار پرش، Dash یا بالا رفتن از دیوارهای خاص را کسب کرده تا بتوانید پیشروی خود را بیش‌ازپیش گسترش دهید. موردی که باعث تفاوت گیم‌پلی این نسخه نسبت‌به نسخه قبل شده، استفاده از سه سلاح مختلف است. استودیو گیم کیچن (The Game Kitchen) سه سلاح جدید را برای پنیتنت وان درنظر گرفته است. با شروع بازی و پس از تمام شدن میان‌پرده ابتدایی، می‌توانید از بین سه سلاح درنظر گرفته شده، یکی از آن‌ها را انتخاب کرده و مشغول تجربه Blasphemous 2 شوید. هر یک از سلاح‌ها، شیوه مبارزه‌ای مخصوص‌به خود را دارند.

اگر به‌دنبال تجربه‌ی نبردهای سریع و سرعتی هستید، Sarmiento & Centella گزینه بسیار مناسبی برای شما است یا کاربران علاقه‌مند به یک شیوه مبارزه‌ای متعادل، می‌توانند در ابتدای بازی به‌سراغ Ruego Al Alba بروند. اینکه کدام سلاح را انتخاب کنید، تاحدی در نحوه پیشرفت شما تأثیرگذار است، اما مسیر اصلی و اهداف شما را تغییر نمی‌دهد. شاید با خود فکر کنید که وجود سه سلاح مختلف و پیدا کردن تمامی آن‌ها در طول تجربه Blasphemous 2 تنها نوع مبارزه کردن بازیکنان را تغییر می‌دهد. این در حالی است که تیم سازنده از این سلاح‌ها در پلتفرمینگ بازی هم استفاده کرده است. سکو بازی‌های بلسفمس ۲ به‌گونه‌ای طراحی شده که بازیکنان برای پشت سر گذاشتن بعضی از آن‌ها باید از سلاح‌های خود کمک بگیرند.

دراین‌میان بد نیست به میان‌‌پرده‌های سینمایی بلسفمس 2 هم اشاره‌ای داشته باشم. استودیو گیم کیچن با طراحی میان‌پرده‌هایی سعی کرده تا داستان را به روش مخصوص خود روایت کند و در این راه موفق بوده است. بلسفمس ۲ فاقد افت فریم خاصی است و تجربه‌ای روان را ارائه می‌دهد. اما، باگ‌های ریز و درشت مختلفی دارد که بعضی از آن‌ها امکان دارد شما را حسابی اذیت کند. برای مثال، امکان دارد با برداشتن Guilt Fragment پس از مردن، نوار مانا شما پر نشود و همچنان در حالت گناه باقی بمانید. متاسفانه بازی تو این بخش آن‌چنان عملکرد روان و قابل قبولی را از خود به‌نمایش نگذاشته است.

موسیقی‌های Blasphemous 2 در سطح خوبی قرار دارند و به هنگام مبارزات، می‌توانند شما را راضی نگه‌داشته و به‌خوبی حس و حال مبارزه را القا کنند. همچنین صداگذاری‌ها و افکت‌های صوتی هم عملکرد خوبی داشته و باگ خاصی ندارند. در انتها، Blasphemous 2 شاید همانند نسخه اول خود جذاب و گیرا نباید، اما همچنان می‌تواند تجربه‌ای هیجان‌انگیز و سرگرم کننده را دراختیار مخاطبان قرار دهد. اگر به‌دنبال یک بازی مترویدوینیایی جذاب هستید یا نسخه اول را دوست داشته‌اید، Blasphemous 2 را از دست ندهید.

تجربه بازی باتوجه به نسخه پلی استیشن 5 انجام شده است

 


بهترین بازی های پلی استیشن 4 که حتما باید تجربه کنید

۱۵ بازديد

کنسول پلی‌استیشن 4، در سال ۲۰۱۳ به‌عنوان نماینده سونی در نسل هشتم بازی‌های ویدیویی عرضه شد و از همان ابتدا هم توانست نظر گیمر‌ها را جلب کند. ویژگی‌هایی چون امکان به‌اشتراک‌گذاری راحت بازی‌ها و تنوع خوب بهترین بازی های PS4، مواردی بودند که این کنسول را به محصولی موفق تبدیل کردند؛ به طوریکه طبق آخرین آمار فروش ارائه‌شده، فروش پلی‌استیشن 4 مرز ۱۱۰ میلیون کنسول را هم رد کرده است. درست است که کم کم به آخرین روز‌های نسل هشت می‌رسیم و به‌زودی کنسول‌های پلی استیشن 5 و ایکس باکس سری ایکس روانه بازار خواهند شد، ولی واقعیت این است که به دلایل مختلفی خیلی‌هایمان قرار نیست از همین ابتدا به سراغ کنسول‌های جدید برویم و طبیعی است که مدتی دیگر هم به بازی کردن با پلتفرم‌های فعلی ادامه بدهیم. 

بازی Minecraft: Playstation 4 Edition

  • سازنده و ناشر: موجانگ / سونی
  • سال انتشار: ۲۰۱۴
  • سبک: سندباکس
  • نمره در متاکریتیک: ۸۹

کمتر کسی را می‌توان پیدا کرد که در مورد دنیای جادویی و عجیب ماینکرفت نشنیده یا تا امروز به سراغ آن نرفته باشد. با این حال اگر شما هم جزو افرادی هستید که به هر دلیلی شانس تجربه این بازی را از دست داده‌اید، این روز‌ها فرصت ایده‌آلی برای غرق شدن در این دنیای بلوکی و بی‌نهایت اعتیادآور است. حالت‌های مختلف بازی، باعث می‌شوند تا ماینکرفت برای هر سلیقه و علاقه‌ای چیزی برای ارائه کرده داشته باشد؛ اگر به دنبال جمع‌آوری منابع، ساخت و ساز و تلاش برای بقا هستید، ماینکرفت حالتی کاملا مناسب برای شما دارد؛ اگر می‌خواهید با بازیکنان دیگر به نبرد موجودات مختلف بروید، بازهم این ساخته موجانگ را از دست ندهید و حتی اگر دلتان نبرد با سایر بازیکنان را می‌خواهد، بازهم ماینکرفت چنین امکانی فراهم کرده است. 

اگر بخواهیم خلاصه و مفید در مورد ماینکرفت صحبت کنیم، با بازی طرف هستیم که شاید شروع کردنش کار ساده‌ای باشد ولی پس از چند ساعت درگیر شدن با آن، کار خیلی سختی برای بلند شدن از پای بازی و خاموش کردن کنسول خواهید داشت

بازی Horizon Zero Dawn

  • سازنده و ناشر: گوریلا گیمز / سونی
  • سال انتشار: ۲۰۱۷
  • سبک: اکشن نقش آفرینی
  • نمره در متاکریتیک: ۸۹

اولین بازی انحصاری PS4 این لیست، چیزی نیست جز Horizon Zero Dawn، ساخته واقعا دوست‌داشتنی استودیو گوریلا گیمز. هورایزن زیرو داون یک تجربه با حال و هوای آخرالزمانی است که البته آخرالزمانِ این بازی، خیلی متفاوت از چیزی است که در امثال فال‌اوت و لست آو آس دیدیم. داستان بازی در دنیایی جریان دارد که موجوداتی رباتیک و مکانیکی بر آن سلطه دارند و بازیکن در نقش شخصیت الوی، در تلاش برای مبارزه با این موجودات و رسیدن به جواب سوال‌هایی است که دارد. ویژگی‌های مثبتی که ارزش تجربه بالایی به هورایزن می‌دهند، گستردگی زیادی دارند؛ از یک طرف، دنیای بازی واقعا طراحی چشم‌نوازی دارد و به همین روال موجودات رباتیک آن هم با تنوع و جزییات خیلی خوبی خلق شده‌اند. از طرف دیگر، بازی داستان خوبی هم روایت می‌کند و خب مکانیک‌های گیم‌پلی آن، از مبارزات واقعا جذاب و گاهی نفس‌گیر گرفته تا ویژگی‌های نقش آفرینی شامل درخت مهارت‌های گسترده که به بازیکن امکان پیاده‌سازی سبک بازی خود را می‌دهند، هم ارزشمند هستند. 

 بازی Battlefield 1

  • سازنده و ناشر: دایس / الکترونیک آرتز
  • سال انتشار: ۲۰۱۶
  • سبک: شوتر اول‌شخص
  • نمره در متاکریتیک: ۸۹

بدون هیچ اغراقی، بتلفیلد ۱ قطعا یکی از بهترین بازی‌های شوتری بود که در نسل هشتم منتشر شد. وقتی که دایس و الکترونیک آرتز بازی را معرفی کردند، خیلی از طرفداران نگران این بودند که به سبب اینکه جنگ جهانی اول در گذشته نسبتا دور اتفاق افتاده، بازی آن هیجان جنگ‌های به نسبت مدرن‌تر را نداشته باشد. ولی خب پس از انتشار بازی، دایس نشان داد که قضاوت خیلی‌هایمان از این دوره تاریخ اشتباه بوده و از قضا، همین جدید بودن به‌تصویر کشیدن چنین بازه‌ای در بازی‌های ویدیویی خود تبدیل به یکی از ویژگی‌های مثبت بازی شد. 

بازی Astro Bot Rescue Mission

  • سازنده و ناشر: سونی ژاپن
  • سال انتشار: ۲۰۱۸
  • سبک: پلتفرمر
  • نمره در متاکریتیک: ۹۰

The Playroom تجربه‌ای بود که روی همه کنسول‌های پلی‌استیشن 4 به‌صورت پیش‌فرض نصب شده بود تا خریداران را با قابلیت‌های کنترلر دوال‌شاک ۴ یا دوربین پلی‌استیشن آشنا کند. در این بازی، ربات‌های بامزه‌ای وجود داشتند که محبوبیت آن‌ها، بعدا منجر به ساخته‌شدن بازی با محوریت آن‌ها به اسم Astro Bot Rescue Mission شد. این بازی که توسط استودیو‌های ژاپن سونی ساخته شده و برای پلی‌استیشن VR در دسترس است، در اصل یک تجربه پلتفرمر به‌حساب می‌آید. بازیکنان با هدایت شخصیت کاپیتان استرو، باید نیرو‌های این شخصیت را پیدا کنند؛ اتفاقی که در جریان ۲۰ مرحله مختلف و با گذر از پنج جهان متفاوت رخ می‌دهد. سازندگان استفاده کاملی از ویژگی‌های هدست پلی‌استیشن VR و همینطور کنترل دوال‌شاک کرده‌اند و نتیجه، تجربه پلتفرمینگ مفرحی است. 

بازی Overwatch

  • سازنده و ناشر: بلیزارد
  • سال انتشار: ۲۰۱۵
  • سبک: شوتر اول‌شخص
  • نمره در متاکریتیک: ۹۰

درست است که آخرین بازی منتشر‌شده از بلیزارد یعنی ریمستر WarCraft 3 با مشکلات عجیبی که از این شرکت بعید بود منتشر شد، ولی هنوز هم نمی‌توان منکر این شد که بلیزارد یکی از بزرگ‌ترین نام‌ها در دنیای بازی‌های ویدیویی است و به همین دلیل هم وقتی که آن‌ها تصمیم گرفتند تا سراغ یک بازی شوتر اول‌شخص آنلاین بروند، همگی انتظار تجربه‌ای موفق را داشتیم. نتیجه این ماجراجویی بلیزارد، چیزی نبود جز Overwatch که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد و هنوز هم افراد زیادی ساعت‌های طولانی را صرف تجربه حالت‌های مختلف این بازی در نقشه‌های متنوع آن می‌کنند. 

بازی Resident Evil 2 Remake

  • سازنده و ناشر: کپکام
  • سال انتشار: ۲۰۱۹
  • سبک: اکشن ترسناک
  • نمره در متاکریتیک: ۹۱

وقتی صحبت از مجموعه رزیدنت ایول می‌شود، همیشه نسخه دوم آن در بین بهترین‌ها قرار دارد. به همین دلیل تصمیم کپکام برای بازسازی این اثر اتفاق مهمی بود که خوشبختانه در نهایت هم منجر به یک بازسازی خوب شد. سازندگان بازی، با تغییراتی در ساختار نسخه اصلی، از دوربین ثابت بازی فاصله گرفته و به سراغ دوربین روی‌شانه رفتند. اما با وجود این تغییر، خیلی از جنبه‌های دیگر بازی از وقایع داستانی آن، محیط‌های خاطره‌انگیزش و حتی دشمنان بازی به‌خوبی بازسازی شدند تا تجربه نهایی، هم اثری وفادار به نسخه اصلی باشد و هم اثری که در مقطع فعلی بازی‌های ویدیویی، بازی کردنش چه برای طرفداران قدیمی و چه آن‌هایی که نسخه اصلی را بازی نکرده‌اند، دوست‌داشتنی باشد. کپکام همچنین در خلق این بازی، از موتور RE Engine استفاده کرده که نتیجه آن، جلوه‌های بصری واقعا چشم‌نوازی است. 

 بازی Uncharted 4: A Thief's End

  • سازنده و ناشر: ناتی‌داگ / سونی
  • سال انتشار: ۲۰۱۶
  • سبک: اکشن ماجرایی
  • نمره در متاکریتیک: ۹۳

بالاخره به جایی از لیست رسیدیم که یکی از بزرگ‌ترین استودیو‌های سونی یعنی ناتی‌داگ و آثارش وارد لیست می‌شوند. در رتبه هشتم لیست، آخرین ماجراجویی نیتن دریک دوست‌داشتنی تا امروز یعنی Uncharted 4: A Thief's End قرار گرفته است. بازی که زومجی در بررسی‌اش، آن را یکی از شیرین‌ترین ۶۰ دلار‌هایی دانست که می‌توان برای یک بازی ویدیویی خرج کرد و خب در نظر بگیرید که با قیمت پایین‌تر فعلی بازی چقدر این اثر ارزش تجربه بالایی دارد. آنچارتد ۴، داستان نیتن دریک را در حالی روایت می‌کند که تصمیم گرفته تا برای همیشه قیدِ ماجراجویی‌های خطرناکش را بزند. با این حال ظاهر شدن سم، برادرش، تمام این معادلات را به‌هم می‌زند و نیتن با دروغ گفتن به النا، راهی یک ماجراجویی جدید می‌شود. 

 بازی God of War

  • سازنده و ناشر: سانتا مونیکا / سونی
  • سال انتشار: ۲۰۱۸
  • سبک: اکشن ماجرایی
  • نمره در متاکریتیک: ۹۴

رتبه پنجم بهترین بازی های پلی استیشن 4 متعلق به اثر انحصاری دیگری به اسم God of War است؛ اثری که سانتا مونیکا آن را ساخته و تجربه‌ای لایق محبوبیت و نام کریتوس به‌حساب می‌آید. گاد آو وار در حالی آغاز می‌شود که کریتوس پس از سلاخی خدایان یونانی و بلا‌هایی که سر آن‌ها آورده، این بار به نبرد با خدایان و هیولا‌های نورس می‌رود؛ با این تفاوت که برخلاف گذشته تنها نیست و آترئوس، پسرش هم او را در این ماجراجویی که البته هدفی خاص هم دارد، همراهی می‌کند. 

 بازی The Last of Us Remastered

  • سازنده و ناشر: ناتی‌داگ / سونی
  • سال انتشار: ۲۰۱۴
  • سبک: اکشن ماجرایی
  • نمره در متاکریتیک: ۹۵

ناتی داگ تا اینجا هم دو نماینده در لیست ۴۰ بازی برتر PS4 بر اساس رتبه‌بندی نمره متا داشته و سومین و آخرین نماینده آن‌ها، قدیمی‌ترین بازی‌شان در بین آثار آن‌ها برای پلی‌استیشن 4 یعنی ریمستر لست آو آس است. بازی که در اواخر نسل هفتم برای پلی‌استیشن 3 منتشر شد و در همان زمان هم تجربه فنی که ارائه می‌کرد فراتر از چیزی بود که در نسل هفتم دیده بودیم و به همین دلیل هم پس از عرضه کنسول جدید، در قالب یک ریمستر برای آن هم منتشر شد و با نمره متای ۹۵ در رتبه چهارم بهترین‌های پلی‌استیشن 4 هم قرار گرفته است و بدون اغراق، هنوز هم ارزش تجربه بالایی دارد. 

لست آو آس، داستانی شدیدا احساسی و تاثیرگذار با محوریت جوئل و الی روایت می‌کند و اصلی‌ترین نقطه قوت روایت آن‌، ارتباط فوق‌العاده‌ای است که ناتی‌داگ در ارتباط بین این دو شخصیت به‌تصویر کشیده است. تماشای شخصیت جوئل با آن خصوصیات اخلاقی خاصش که با تمام وجود برای رسیدن به هدفش تلاش می‌کند واقعا فراموش‌نشدنی است و تجربه بازی، تاثیری روی مخاطب می‌گذارد که تا مدت‌ها نمی‌توان آن را فراموش کرد. درست است که گذشت این همه سال و منتشر شدن بازی‌های جدید‌تر و چشم‌نوازتر باعث شده تا لست آو آس دیگر از نظر بصری به اندازه زمان انتشار چشم‌گیر نباشد، ولی موارد دیگر بازی مثل داستان آن و حتی گیم‌پلی‌اش در گذر زمان جذابیت‌شان را حفظ کرده‌اند. 

بازی Red Dead Redemption 2

  • سازنده و ناشر: راک‌استار
  • سال انتشار: ۲۰۱۸
  • سبک: اکشن جهان‌باز
  • نمره در متاکریتیک: ۹۷

در نهایت بهترین بازی PS4 بر اساس نمره متا، چیزی نیست جز Red Dead Redemption 2. جدید‌ترین بازی راک‌استار که اغراق نیست اگر بگوییم تعریف‌های جدیدی از یک بازی جهان‌باز ارائه و استاندارد‌هایی ثبت کرد که قطعا در آینده بازی‌های زیادی از آن‌ها استفاده خواهند کرد. رد دد ۲، از نظر داستانی یک پیش درآمد برای نسخه قبلی بازی است که شخصیت اصلی آن آرتور مورگان، یکی از اعضای گروه داچ است. بازی در منطقه‌ای برفی و در حالی آغاز می‌شود که گروه داچ پس از یک سرقت، تحت تعقیب قرار گرفته و در حال فرار هستند. تعاملات بازیکن با سایر اعضای گروه، کاراکتر‌هایی با شخصیت‌پردازی عالی که تا پایان بازی با آن‌ها آشنا می‌شویم و کیفیت بسیار بالای روایت داستان، باعث شده‌اند تا رد دد ۲ یک تجربه وسترن عمیق و پرجزییات باشد. 

نقد و بررسی بازی DAVE THE DIVER؛ به وسعت اقیانوس

۲۱ بازديد


آیا بازی Dave The Diver می‌تواند به خوبی مخاطب را سرگرم کند و لحظات شاد و مفرحی را برای مخاطبان به ارمغان بیاورد؟

با یکی از غافلگیری‌های سال رو به رو هستیم. DAVE THE DIVER، بازی دوست داشتنی و بامزه‌ای است از یک کمپانی بازی‌سازی کره‌ای، که با گرافیک پیکسلی زیبا و گیم‌پلی اعتیادآور خود می‌تواند تا مدت‌ها سرگرم‌کننده ظاهر شود. با گیمفا همراه باشید تا به بررسی این بازی زیبا بپردازیم.

DAVE THE DIVER نخستین عنوان استودیوی MINTROCKET محسوب می‌شود و باید گفت این سازنده به خوبی از پس ساخت بازی برآمده است. این عنوان، در ظاهر اثر ساده‌ای به نظر می‌رسد، اما هر چه در آن پیش می‌روید، بیشتر غافلگیرتان می‌کند. با یک بازی پیکسلی شبیه‌ساز غواصی دو بعدی که به نظر می‌رسد تا انتها نیز همین خواهد ماند، اما چنین نیست و برای گیم‌پلی سی ساعته خود، مینی‌گیم‌ها و لحظات بسیار مفرحی را تدارک دیده است که به خوبی سوار بر ریتم بازی می‌شوند.

مهم‌ترین ایراد بازی

سختی بازی نیز متعادل است و شاید تنها ایراد مهم و اساسی که بتوان به بازی گرفت، عدم وجود راهنمای مناسب برای مراحل آن باشد. در واقع، بازی از شما توقع دارد که بعضی از محیط‌ها را حفظ باشید و به شما مکان دقیق آن‌ها را نمی‌گوید. و این موضوع وقتی وخیم می‌شود که به نیمه‌های بازی می‌رسید. زیاد داستان را لو نمی‌دهم، اما هر بار که برای انجام ماموریت به یک مکان خاص در اعماق اقیانوس بروید، باید جای آن را خودتان پیدا کنید و هیچ نشانگری برای آن وجود ندارد. البته تا حدودی مسیرش سر راست است، اما این احتمال وجود دارد گاهی نیز به واسطه عمق و بزرگی نقشه، در اقیانوس گم شوید و نتوانید به مقصد برسید. این مشکل متاسفانه به تجربه بازی صدمه می‌زند و خوشبختانه سایر عناصر آنقدر خوب هستند که با آن کنار خواهید آمد و مشکلی برای گشت و گذار چندین و چند باره در اقیانوس و یافتن آن در اعماق تاریکی، نخواهید داشت.
بازی DAVE THE DIVER

گیم‌پلی اعتیادآور

یکی از ویژگی‌های جذاب DAVE THE DIVER، سیستم ارتقای مهارت‌ها و سلاح‌ها است. سلاح‌های اصلی شما در بازی، یکی قلاب بوده که برای صید ماهی‌ها به کار می‌رود، دیگری چاقو که برای نبردهای نزدیک و یک اسلحه برای نبردهای دور. البته دلیلش مشخص نیست که چرا هر بار که در اقیانوس سلاح خاصی را پیدا می‌کنید، پس از بازگشت به قایق، دیگر نمی‌توانید از آن استفاده کنید. اما فارغ از این، مکانیزم صید در بازی اعتیادآور و جذاب بوده و تنوع آبزیان نیز خوب و قابل قبول است. جنگیدن با باس‌های بازی نیز منحصر به فرد بوده و گاهی می‌تواند چالش‌برانگیز اما لذت‌بخش باشد.

محوریت گیم‌پلی بازی غواصی در اقیانوس است و باید علاوه بر صید ماهی‌های مختلف، به مدیریت رستوران خود نیز بپردازید و آن را ارتقاء دهید. با این بازی می‌توانید لذت صید و غواصی را به خوبی بچشید و به مدت سی ساعت در محیط وسیع آن غرق شوید. یکی از عوامل جذاب بازی، تلفن همراه شما و اپلیکشن‌های جالبی که در آن وجود دارد است که به مرور باز می‌شوند. یکی از این اپلیکشن‌ها، Cooksta نام دارد و عملکردی مشابه اینستاگرام دارد. شما در این پلتفرم به تبلیغ رستوران خود می‌پردازید. همچنین، شما می‌توانید با تبلیغ در روزنامه‌ها یا تلویزیون یا شبکه‌های اجتماعی، عوامل مختلفی را برای رستوران خود استخدام کنید.

اپلیکشن‌های متعددی در بازی وجود دارند. از مینی‌گیم‌ها بگیرید که هر کدام می‌توانند ساعت‌ها سرگرم‌تان کنند تا بخش شخصی‌سازی.

بازی شخصی‌سازی خوبی دارد و در آن علاوه بر ارتقای شخصیت‌، می‌توانید دکوراسیون رستوران خود را تغییر دهید یا حتی منوی غذاها را متفاوت طراحی کنید و عایدی بیشتری داشته باشید.
DAVE THE DIVER پر است از مینی‌گیم‌های جذابی که با وسواس و خوش‌سلیقگی در بازی قرار گرفته‌اند. خوشبختانه، بازی همه را یکجا در برابر ما قرار نمی‌دهد. همین عامل کوچک سبب می‌شود تا حس پیشرفت خوبی در بازی وجود داشته باشد. ماموریت‌های فرعی بازی نیز باکیفیت و جذاب بوده و به جز چند ماموریت تکراری، باقی خوب و سرگرم‌کننده‌‌ هستند.

موسیقی‌های درون بازی کم تعداد اما شنیدنی‌اند. در منوی داخل گوشی‌تان، می‌توانید موسیقی‌ها را که به مرور باز می‌شوند، پخش کنید.

بررسی بازی Overwatch 2

۱۹ بازديد
هایلایت Kiriko در Overwatch 2
Overwatch 2 یک تجربه جذاب و سرگرم کننده هم برای کاربران تازه‌وارد و هم کاربران قدیمی به حساب می‌آید.
در سال ۲۰۱۶ بازی Overwatch روانه بازار شد و توانست بازخوردهای بسیار مثبتی را از آن خود کرده و به‌عنوان بهترین بازی سال هم در گیم آواردز انتخاب شود. شرکت بلیزارد، سازنده و ناشر Overwatch، با ارائه رویدادهایی در ۶ سال گذشته سعی کرد تا جهان بازی تیراندازی اول شخص خود را تازه نگه دارد. بااین‌حال در سال‌های اخیر شاهد مشکلاتی نظیر عدم تعادل میان کاراکترها و نارضایتی کاربران از این بازی بودیم تا اینکه تیم سازنده Overwatch 2 را معرفی کرد.

در زمان معرفی اعلام شد که Overwatch 2 دارای بخش کمپین خواهد بود و بخش آنلاین آن هم به‌صورت رایگان در دسترس کاربران قرار خواهد گرفت. تمامی این موارد درحالی است که بلیزارد بخش کمپین و چندنفره Overwatch 2 را به‌صورت همزمان عرضه نکرده است و در سال آینده میلادی شاهد کمپین اورواچ ۲ خواهیم بود. حال سؤال اصلی این است که آیا Overwatch 2 ارزش تجربه را دارد؟ آیا توانسته مشکلات نسخه پیش را رفع کند و به یک تجربه سرگرم کننده تبدیل شود؟ در جواب باید بگویم بااینکه دو سوم ساختار بازی همانند قبل است، اما تغییراتی را شاهد هستیم که نتیجه مثبت دارند و ادامه دادن آن توسط تیم سازنده می‌تواند Overwatch 2 را به روزهای اوج خود برگرداند.

هسته و گیم‌پلی بازی Overwatch 2 همانند قبل است. یک حالت غیر رنکد درنظر گرفته شده که بازیکنان می‌توانند آن را به‌صورت معمولی یا Role Queue تجربه کنند. همچنین حالت آرکید هم همچنان در بازی حضور دارد و به‌صورت روزانه، حالت‌های متفاوتی در دسترس کاربران قرار می‌گیرد. البته که تمامی کاربران قادر به تجربه تمامی محتویات بازی به‌صورت همزمان نیستند. کاربران تازه‌وارد، ابتدا باید بخش آموزشی را کامل و با انجام بازی‌های مختلف، تمامی حالت‌ها را آزاد کنند.

نحوه کارکرد حالت رنکد بازی هم همانند قبل است. بازیکنان در یکی از سه کلاس ساپورت، دی‌پی‌اس و تانک می‌توانند بازی‌های تعیین سطح خود را انجام داده و باتوجه‌به عملکرد خود، رتبه نهایی آن‌ها مشخص می‌شود. دراین‌میان اشاره کنم که رتبه هر سه کلاس Overwatch 2 از یکدیگر متمایز است. برای مثال، می‌توانید در کلاس ساپورت رتبه گُلد را کسب کرده باشید و در کلاس دی‌پی‌اس، رتبه پلاتینوم را از آن خود کرده باشید. تغییرات اعمال شده در گیم‌پلی بازی Overwatch 2 فقط به اضافه شدن چند نقشه جدید به همراه قهرمان‌ها و حالت‌های جدید ختم نمی‌شود، بلکه سیستم پیشرفت در Overwatch 2 به کل تغییر کرده است.

Overwatch 2 دارای سیستم بتل پس است و بازیکنان با انجام چالش‌های روزانه، هفتگی، فصلی و ثابت می‌توانند Xp کسب کنند و ازطریق آن سطح خود را در بتل‌پس بازی افزایش دهند. دراین‌میان جوایز بتل‌پس جدا از پاداش‌های پرمیوم، پاداش‌های رایگانی هم برای کاربرانی که بتل‌پس را خریداری نکرده‌اند، درنظر گرفته است. جدا از محتویات، موردی که در یک بازی تیراندازی اول شخص رقابتی اهمیت بسیاری دارد، طراحی کاراکترها و تعادل میان آن‌ها است. در جریان بازی Overwatch 2 شاهد دو قهرمان جدید هستیم و دراین‌میان تغییراتی هم روی برخی قهرمان‌های بازی نظیر Bastion اعمال شده است.
از نظر کیفیت سیستم Matchmaking، درحالت‌های غیر رنکد، تمامی بازیکنان با هر سطح مهارتی می‌توانند درکنار یکدیگر قرار بگیرند و شاید این مورد برای تعدادی از کاربران خسته کننده باشد، زیرا امکان دارد چند بازی پشت سر هم، با تازه‌واردها هم‌تیمی شده باشید و تیم مقابل شما هم از بازیکنان حرفه‌ای تشکیل شده باشد. این در حالی است که سیستم Matchmaking حالت رنکد بازی طراحی مناسبی دارد و با اشخاصی هم‌تیمی می‌شوید که تقریبا هم سطح شما هستند. همچنین تیم سازنده سیستم مجازاتی را برای کاربران در حالت رنکد درنظر گرفته است.
در انتها، اگر از هواداران قدیمی هستید و Overwatch را به‌خاطر مشکلاتش در سال‌های اخیر کنار گذاشته‌اید، نسخه دوم ارزش بازگشت و فرصت دوباره را دارد. این در حالی است که کاربران تازه‌وارد هم می‌توانند لحظات سرگرم کننده‌ای را به‌صورت فردی و درکنار دوستان خود تجربه کنند. بااین‌حال ای کاش بازی درکنار حالت کمپین خود عرضه می‌شد تا کاربران بتوانند تجربه‌ای کامل را از آنچه سازنده وعده داده است، داشته باشند.

بررسی بازی Pikmin 4

۱۸ بازديد
بررسی بازی Pikmin 4
Pikmin 4 جدیدترین انحصاری نینتندو نشان می‌دهد که حتی با ساده‌ترین مکانیسم‌ها هم می‌توان لحظات مفرح، جذاب و دوست داشتنی را خلق کرد.
بدون شک و تردید شیگرو میاموتو را می‌توان یکی از اشخاص برجسته و مهم در صنعت بازی‌های ویدیویی و صد البته شرکت نینتندو دانست. شخصی که تابه‌امروز با خلق کاراکتر و مجموعه‌های مختلف توانسته کاربران بسیاری را سرگرم کند. اولین نسخه از Pikmin در سال ۲۰۰۱ توسط میاموتو خلق شد و بازخوردهای بسیار خوبی را کسب کرد. بااین‌حال پیکمین را می‌توان یکی از مجموعه‌های کلاسیک و قدیمی‌ای دانست که در هر نسخه، یک فرمول کلاسیک و منحصربه‌فرد را پیش گرفته است. موردی که اگر امروزه از آن استفاده شود، قطعا نمی‌تواند آنطور که باید و شاید گیمرهای جدید را به خود جذب کند.

بااین‌حال چهارمین نسخه (نسخه اصلی) از این مجموعه در سال ۲۰۱۵ توسط شیگرو میاموتو تایید شد که در دست ساخت است و تقریبا نزدیک به کامل شدن است. این در حالی است که یک سال بعد میاموتو در مصاحبه دیگری اعلام کرد که Pikmin 4 همچنان در دست توسعه بوده ولی اولویت اصلی نینتندو برای عرضه نیست. حال هشت سال از صحبت‌های اولیه میاموتو حول تایید Pikmin 4 و یک سال از معرفی رسمی این بازی می‌گذرد و بالاخره این بازی در دسترس کاربران قرار گرفته است. Pikmin 4 مثال بارزی است برای آن دسته از کاربرانی که معتقد هستند بازی‌های ویدیویی با مکانیسم‌های ساده سرگرم کننده نیستند.

داستان بازی از جایی شروع می‌شود که کاپیتان اولیمار، به سیاره PNF-404 سفر کرده و بر اثر یک حادثه، سفینه‌اش تصادف کرده و سقوط می‌کند. اجزای سفینه اولیمار به نقاط مختلفی پرتاب شده و او به‌واسطه استفاده از پیکمین‌‌ها و همچنین آشنا شدن با یک موجود شبیه به سگ به اسم Moss، اجزای سفینه خود را پیدا می‌کند. در ادامه، یک پیام درخواست کمک را به مرکز می‌فرستد تا یک گروه برای کمک به PNF-404 بروند. این در حالی است که سفینه نیروی کمک هم دچار نقص فنی شده و تمامی اعضای داخل آن از خروج اضطراری استفاده می‌کنند.
اجزای تیم کمک به اولیمار هرکدام در نقاط مختلفی از این جزیره گرفتار شده و شما در نقش یک عضو تازه‌کار از سازمان نجات، وظیفه دارید تا تمامی اعضا را نجات داده و سپس به کاپیتان اولیمار هم کمک کنید. Pikmin 4 در همان ابتدا یک شروع خوب را به‌نمایش گذاشته و تمامی جنبه‌های داستانی را شرح می‌دهد، اما رفته رفته دیگر چیزی برای ارائه ندارد. درواقع داستان صرفای برای هل دادن مخاطب به جهان Pikmin 4 طراحی شده تا مخاطب یک ایده کلی از وظیفه‌اش در بازی داشته باشد. نه قرار است شخصیت‌پردازی خاصی را ببینیم و نه روایتی که بتواند دلیل اصلی شما برای تجربه پیکمین 4 باشد. درواقع بار تمامی موارد ذکر شده به دوش گیم‌پلی بازی است.
پاکسازی دانجن‌ها در Pikmin 4

از نظر بصری، Pikmin 4 یک تجربه معمولی است و قرار نیست جلوه‌های بصری خاصی را از بازی تماشا کنیم. همچنین از حیث هنری هم می‌توان را ‌آن تجربه‌ای صرفا خوب دانست. جدا از موارد ذکر شده در بخش طراحی، نوع طراحی معماها و مینی‌گیم‌های بازی هم در سطح خوبی قرار دارد. مینی‌گیم‌ها در ابتدا ساختاری ساده‌ دارند، اما به مرور زمان چالش‌برانگیزتر شده و این روند صعودی درجه سختی، به هیچ‌وجه مخاطب تازه‌وارد را اذیت نخواهد کرد. طراحی باس‌های Pikmin 4 یکی از نقاط قوت آن به حساب می‌آید. باس‌هایی که نبرد با آن‌ها لذت‌بخش و هیجان‌انگیز بوده و پس از شکست دادن‌شان حسابی احساس رضایت خواهید کرد. از نظر فنی هم پیکمین 4 فاقد مشکلاتی نظیر افت فریم یا باگ است و بسیار روان چه در حالت اتصال به تلویزیون و چه پرتابل اجرا می‌شود.

موسیقی‌های بازی هم در سطح خوبی قرار داشته و حسابی با اتمسفر بازی هم‌خوانی دارند. تیم سازنده حتی به هنگام مبارزه با باس‌ها هم سعی کرده به‌سراغ موسیقی‌هایی برود که به‌جای ارائه حس و حالی حماسی، مخاطب تجربه‌ای بامزه را کسب کند. همچنین صداگذاری‌های بازی هم کیفیت خوبی دارند. درآخر، Pikmin 4 یکی از بهترین بازی‌های نینتندو سوییچ تابه‌امروز است و با اینکه مشکلاتی را به خود اختصاص داده و می‌توانست بهتر هم باشد، اما تجربه‌ای که ارائه می‌دهد، دلچسب، سرگرم کننده و هیجان‌انگیز است. اگر نینتندو سوییچ دارید، این بازی را از دست ندهید.